چرا اصلاح‌طلبان بر «مذاکره» اصرار دارند؟-راهبرد معاصر
پیام تسلیت رهبر انقلاب درپی درگذشت حاج سید علاءالدین میر محمد صادقی رئیس‌جمهور عازم قاهره شد رئیس‌جمهور فردا به مصر می‌رود تاجگردون: ۱۱ میلیارد دلار برای کالا‌های اساسی تخصیص یافت  بودجه ۱۴۰۴ به شورای نگهبان ارسال شد استاندار تهران: تعطیلی‌ها روزانه اعلام می‌شوند ربیعی: رئیس‌جمهور قانون حجاب و عفاف را در دستورکار شورای امنیت ملی قرار داد وکیل پرونده «کنسرت فرضی»: بازداشت پرستو احمدی در مازندران سخنگوی دولت: افزایش دو یا سه برابری بودجه نیرو‌های مسلح صحّت ندارد امام جمعه موقت تهران: هدف رژیم صهیونیستی از نیل تا فرات است / جامعه جهانی برای توقف این رژیم به پا خیزد  واکنش صمصامی به گران سازی نرخ ارز؛ وزیر اقتصاد استیضاح شود + عکس اطلاعیه سپاه: شبکه ضد امنیت ملی در قزوین متلاشی شد بیانیه سپاه / آغاز دورانی نوین از پروسه شکست دشمنان امت اسلامی و غلبه جبهه مقاومت بر توطئه ترکیبی جبهه باطل سخنگوی دولت: اغلب بنزین تولیدی کشور مطابق با استانداردهای یورو ۴ است ابراهیم‌پور: مطالبات معلمان بازنشسته نیمه دوم ۱۴۰۰ در سال آینده پرداخت می‌شود
پشت پرده تلاش اصلاح طلبان برای حفظ برجام

چرا اصلاح‌طلبان بر «مذاکره» اصرار دارند؟

اصلاح‌طلبان به‌خوبی می‌دانند افکار عمومی آن‌ها را در به وجود آمدن مشکلات کشور سهیم می‌دانند چه آنکه به‌زعم تحلیلگران و کارشناسان سیاسی، دولت روحانی، دولتی برآمده از حمایت‌های تمام‌قد اصلاح‌طلبان از روحانی و آقای «تَکرار می‌کنم» است.
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۸ - ۰۳ تير ۱۳۹۸ - 2019 June 24
کد خبر: ۱۴۴۲۰

به گزارش راهبرد معاصر؛ بررسی مواضع و رسانه‌های اصلاح‌طلبان حاکی از آن است که آنان بیش‌ازپیش و به‌ویژه در طول چند ماه گذشته در راستای سیاست تنش‌زدایی بین ایران و آمریکا بر مسئله «مذاکره» اصرار کرده و درصدد این بوده‌اند تا به هر قیمتی هم که شده است مرده برجام را بزک کنند؛ گاهی از مذاکره با آمریکا سخن به میان آورده و گاهی هم از دل‌خوش کردن به برجام اروپایی؛ گاهی از دیپلماسی فعال در منطقه خاورمیانه و گاهی هم از تقویت روابط با کشورهای دوست در شانگهای و سیکا.

 

اما آنچه بیش از همه خودنمایی می‌کرد این بود که اصلاح‌طلبان پس از بدعهدی آمریکا و خروج ترامپ از برجام، در طول یک سال گذشته بر حفظ روابط با اروپایی‌ها تأکید کردند و به خیال خود، گفتند در برابر آمریکا با اروپایی‌ها متحد شده و لابی فشار تشکیل دهیم! و آمریکا را وادار به بازگرداندن به برجام کنیم. آن‌ها تأکید می‌کردند که «اروپا پشت ماست» و «حمایت اروپا از برجام بهتر از انتظارها بود» و «حمایت‌های اروپا از ایران تا آبان 97 عملی می‌شود» و موگرینی گفته است «هر چه تهران بگوید» و...

 

حال‌آنکه؛

1) به اعتراف ظریف و عراقچی، عایدی ایران از برجام، هیچ و یا نزدیک به صفر بوده است و اروپایی‌ها هم در طول یک سال گذشته نتوانستند کاری کنند و حتی یک کانال مالی راه‌اندازی کنند. به عبارتی و به‌زعم رسانه‌های غربی، «سازوکار اینستکس عملاً مرده متولد شد.»

 

 1) بعد از یک سال و در هفته سوم ماه جاری (16 خرداد) رؤسای جمهور فرانسه و آمریکا در کنفرانس خبری مشترک تأکید کردند دو کشور «اهداف راهبردی یکسانی» در قبال ایران دارند! در این نشست خبری ترامپ گفت «با فرانسه اختلافی نداریم» و ماکرون هم اذعان کرد «اختلافات میان آمریکا و کشورهای اروپایی در قبال ایران به مسائل راهبردی مربوط نمی‌شود و دو طرف ازلحاظ روش‌ها در قبال ایران اختلاف دارند.» پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا هم در گفت‌وگو با شبکه یورونیوز گفت: «درست است که ما با اروپایی‌ها در روش‌های جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای اختلاف‌نظر داریم اما هدفمان یکی است و به گمانم آمریکا و اروپا فهم مشترک بسیار خوبی نسبت به این مسئله با یکدیگر دارند.»

 

2) حتی وقتی هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان که بعد از سفر به برخی کشورهای عربی مثل اردن و امارات! به ایران آمد (20/3/98) با لحنی که رسانه‌های داخلی و خارجی آن را «متکبرانه» نامیدند اعلام کرد هرچند اروپا در کمک به کاهش فشارهای اقتصادی به ایران شکست خورده، اما درهرصورت، تهران باید به برجام پایبند بماند! وی پس‌ازآنکه در مورد رفتارهای اخیر ایران هشدار داد، به‌طور تلویحی گفت با حدود همه تحریم‌ها و فشارها، ایران باید خوشحال باشد که مانند یمن و سوریه در کشورش جنگ نیست! بدتر از همه او گفت ایرانی‌ها نباید از اروپا انتظار داشته باشند برای حفظ برجام معجزه کند! این سفر می‌تواند بر روابط آینده ایران آلمان هم تأثیر منفی بگذارد!

 

و این‌همه در حالی است که اصلاح‌طلبان نیک می‌دانند که به گواه تاریخ، عقب‌نشینی در برابر آمریکا و اروپا یعنی تکرار عراق، مصر و لیبی در ایران.

 

متیو کرونیگ، نایب‌رئیس «مرکز استراتژی و امنیت اسکوکرافت» در اندیشکده شورای امنیت گفته بود: «تمایل ترامپ به دیدار با رئیس‌جمهور ایران عیناً مطابق دستورالعمل استراتژی فشار و تعاملی است که آمریکا از سال‌ها پیش در برخورد با کشورهای یاغی از آن استفاده کرده است.»

 

اما آنچه بسیار جای درنگ دارد این است که چرا اصلاح‌طلبان همچنان، تمرکز خود را روی مذاکره و سازش نهاده‌اند؟ تا جایی‌که بی‌آنکه در روابط و حقوق بین‌الملل به اصول میانجیگری و لزوم قصد و اراده طرفین توجه کنند بر فرستادگان آمریکا؛ یعنی آلمان و ژاپن نام «میانجی» و واسطه‌های صلح نهاده و با تکرار دوگانه سازی «جنگ- مذاکره» ساز سازش کوک کرده و در مواضع و ادبیات خود از مذاکره مستقیم با آمریکا سخن گفتند.

 

به برخی از موارد زیر که آخرین اظهارات آنان است توجه کنید:

1) بیانیه جمعی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب (حمیدرضا جلایی‌پور، عبدالله ناصری، علی‌اکبر موسوی خوئینی، عمادالدین باقی، عیسی سحرخیز، ابراهیم اصغرزاده، محمدصادق جوادی حصار و ... 19/3/98): مذاکره، تسلیم نیست، نفس گفت‌وگو واجد هیچ معنای منفی نیست. مذاکره بی‌قیدوشرط طرفین یک نزاع می‌تواند اهداف مختلفی داشته باشد. ازجمله مدیریت بحران، جلوگیری از جنگ‌های ناخواسته، ارزیابی واقعی اهداف طرف مقابل بدون واسطه و تبلیغات رسانه‌ای و رجزخوانی‌های از راه دور، تنش‌زدایی، بازی با کارت‌های واقعاً موجود و... و در صورت امکان حل‌وفصل آن دسته از اختلافاتی که هزینه کمتری برای دو طرف دارند و درنهایت حل‌وفصل مسالمت‌آمیز اختلافات.»

 

2) علیرضا علوی تبار، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در یادداشتی در روزنامه شرق (20/3/98): اگر قرار باشد میان «مذاکره مستقیم» و «مذاکره از طریق میانجی‌ها» یکی را انتخاب کنیم، به‌طورقطع باید مذاکره مستقیم را انتخاب کنیم! تجربه 40 سال گذشته نشان می‌دهد که هرگاه مذاکره مستقیم را رد کرده‌ایم، برای تأمین امنیت و منافع ملی خود به دامن میانجیگری‌های غیر اثربخش افتاده‌ایم

 

3) جاوید قربان اوغلی، فعال اصلاح‌طلب و سفیر پیشین ایران در آفریقای جنوبی در سرمقاله روزنامه شرق (21/3/98): نظامیان کار خود را با قدرت سخت و دیپلمات‌ها با تکیه بر منطق مذاکره و قدرت نرم به پیش می‌برند تا برآیند آن‌ها، منافع ملی را تحقق ببخشد. گفت‌وگو حتی با فرعون با «قول لین»، تجربه‌ای است که خداوند از پیامبر خودخواسته است. حفظ برجام، به تلاش برای بازگرداندن آمریکا نیازمند است.

 

4) مصطفی تاج‌زاده در گفت‌وگو با شرق (26/3/98): حتی در وضعیت جنگ ‌هم نباید راه‌های مذاکره را به‌طور کامل بست اما در شرایط کنونی من به مذاکره مشروط با دولت آمریکا و حتی شخص ترامپ معتقدم... لازم است ما به سمت مذاکره به‌منظور لغو تحریم‌ها برویم. مذاکره مستقیم و اگر نبود غیرمستقیم و از طریق واسطه‌ها گفت‌وگو شود و از این طریق ترامپ را در تنگنای بیشتری قرار داد!

 

و ...

 

نکته قابل‌تأمل آن است که اصلاح‌طلبان به‌خوبی می‌دانند افکار عمومی آن‌ها را در به وجود آمدن مشکلات کشور سهیم می‌دانند چه آنکه به‌زعم تحلیلگران و کارشناسان سیاسی، دولت روحانی، دولتی برآمده از حمایت‌های تمام‌قد اصلاح‌طلبان از روحانی و آقای «تَکرار می‌کنم» است.

 

بدیهی است اصلاح‌طلبان که شاهد دستاوردهای منفی و بد دولت روحانی (مشکلات اقتصادی و معیشتی، وضعیت بد اشتغال، مسئله عدم تناسب قیمت‌ها با قدرت خرید مردم، تورم در بخش مسکن و خودرو، مسئله رکود بی‌سابقه، فقر مطلق و نسبی، تبعیض و گستردگی فساد) و همچنین فراکسیون امید و شورای شهر پنجم هستند و ستاره بخت خود در انتخابات اسفندماه 98 را بی‌فروغ می‌بینند، چاره‌ای جز شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و فرار از پاسخگویی نمی‌بینند. آن‌ها معترف‌اند که شیب تند گستردگی مشکلات اقتصادی و فساد هرروز بر افول و سقوط اصلاحات دامن می‌زند و معتقدند سناریوی دقیقی برای کنترل بحران‌های اخیر در اختیار ندارند. به همین دلیل است که سعی می‌کنند بین خود و دولت، دیواری کشیده و با طرح «طلاق توافقی» که ابراهیم اصغر زاده چند روز پیش در مصاحبه با سازندگی از آن سخن گفت، از روحانی اعلام برائت کنند.

 

نکته مهم دیگر آن است که اصلاح‌طلبان با طرح «دولت در سایه»، «دست‌های پنهان» و ... درصدد آن هستند تا مانند روحانی که همه مشکلات کشور را به برجام گره زده است از لزوم «مذاکره» سخن بگویند و با سناریوی نخ نمای «نگذاشتند کار کنیم»، «نگذاشتند مذاکره کنیم» و... راه فرار از پاسخگویی را برای خود هموار کنند.

 

ازاین‌روست که می‌توان گفت، خط سازش و مذاکره که اصلاح‌طلبان با موکول کردن حل مشکلات اقتصادی کشور به برجام و یا سناریوی سایه خیالی جنگ بر آن اصرار دارند، تنها برای بازی‌های انتخاباتی و فرار از پاسخگویی است.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده